امام شناسي (٣٧) نذر نرجس خاتون

امام شناسي (٣٧) نذر نرجس خاتون

 

 درس  سي وهفتم امام شناسي
 
انتظار...!
 
صدای زمزمه های حضور رادر میان بغض های هر شبم می شنوم.
 
ولی تمام جعه های خوب من تهی زآمدنت.
 
غروب شد،سحر برفت،سکوت آمد و برفت ونم نم سپید اشک روی گونه ام روان،
 
آمد وبرفت تو باز هم نیامدی .
 
خسته ام!
 
ز بهر سالهای بی امان سالهای سبز انتظار وخسته از ستم،از گناه های شیعیان وباز هم...
 
وجمعه جمعه ندبه ام وندبه ندبه اشک وآه وباز هم ...وبازهم...وباز هم نیامدی.
 
بیا وبا دوباره بودنت تمام کاش های کاش من تمام کن بیا وباز هم بپاش رنگ عشق 
 
رنگ آبی حقیقتی را به روی ای کاش های کاش من. دلم بسی گرفته است...بهر سالهای باتو
 
 بودن ونبودنت،
 
از تو خواندن وندیدنت،از تو گفتن و... .
 
خواندنی ترین سروده ی من تا ابد به یاد ماندنی. سخت ومبهمی انتهای انتها.
 
در جواب وحل تو وامانده ام.هر کجا می روم هرچه می روم باز هم حضور می باید و ظهور.
 
بوی عطر سبز پیرهنت عطر خوب آمدنت حسرت دلهای بی قرارمان شده است.
 
امید روح خفته ام بیا و روشنی بده به قلب های بی قرار. به بغض های بی امان 
 
به انتظارو انتظار وانتظار
 
@نذر نرجس خاتون :
 
مرحوم‌ آيت‌الله حاج‌ شيخ‌ عبدالکريم‌ حائري‌ يزدي‌ مي‌فرمايد:
 
 
آنگاه‌ که‌ در سامرا بوديم‌، بيماري‌ وبا و طاعون‌ شيوع‌ پيدا کرده‌ و هر روز عده‌اي‌ مبتلا شده‌ و مي‌مردند.
روزي‌ گروهي‌ از اهل‌ علم‌ در منـزل‌ مـرحوم‌ سيد محمد فشارکي‌(ره‌) بودند که‌ ميـرزا محمد تقي‌ شيـرازي‌
به‌ مجلس‌ آنها وارد شدند.
 
ايشان‌ در مقام‌ علمي‌، هم‌سطح‌ با مـرحوم‌ فشارکي‌ بودند. در آنجا صحبت‌ از وبا و طاعون‌ و خطرات‌ آنها شد
ميــرزاي‌ شيــرازي‌ فــرمود: اگــر من‌ حکمي‌ کنم‌ آيا انجام‌ مي‌شود؟ همه‌ گفتند: بلي‌.
 
فـرمود: من‌ حکم‌ مي‌کنم‌ که‌ شيعيان‌ سامــرا از امــروز به‌ مدت‌ 10 روز زيارت‌ عاشورا بخوانند و
ثواب‌ آن‌ را هديه‌ به‌ روح‌ شريف‌ نــرجس‌خاتون‌، والده‌ ماجده‌ حضــرت‌ حج(ع‌)، نمايند و ايشان‌ را
نــزد فــرزندش‌ شفيع‌ نمايند که‌ ايشان‌ شفاعت‌ امتش‌ را نزد خدا بکند، من‌ ضامن‌ مي‌شوم‌
که‌ هر کس‌ چنين‌ کند مبتلا به‌ وبا و طاعون‌ نشود
 
 آيت‌الله حائري‌ يزدي‌ فرمود:
شيعيان‌ مقيم‌ سامرا اطاعت‌ کرده‌ و زيارت‌ عاشورا را خوانده‌ و هديه‌ به‌ نرجس‌خاتون‌ کردند.
پس‌ از آن‌ تلف‌ شدن‌ شيعيان‌ متوقف‌ شد و همه‌ روزه‌ عده‌اي‌ از عامه‌ مي‌مردند
واين‌ مطلب‌ به‌ قدري‌ واضح‌ بود که‌ آنان‌ از خجالت‌، مردگان‌ خود را شبها دفن‌ مي‌کردند

اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية النصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين

 





:: موضوعات مرتبط: امام شناسي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
مطالب مرتبط با این پست